
خسته بود اهــل زمين نبود نـمازش شــكســته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد شيشه بود تـنها از اين نظر كه سـراپا شـكســته بود
بر سنگ قبر من بنويســـــــيد پاك بود چشمان او كه دائما از اشك شسـته بود
بر سنگ قبر من بنويســيد اين درخت عمري براي هر تبر و تيشه، دســــته بود
بر سنگ قبر من بنويســــــيد كل عمر پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود
نظرات شما عزیزان:
آجی کوچیکه 
ساعت18:18---25 اسفند 1390
پول نداریم سنگ قبر بخریم خو
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسبها:
<-TagName->